وقتی ۸ ساله بودم متوجه شدم که باران را دوست دارم. من یک روز در راهرو مدرسه خودم ایستاده بودم و از طریق پنجره در باغ تیره، با سیلی، سنگین و پرآب روبرو شدم. شخصی که در این نزدیکی هست دوباره از “هوای بد” شکایت کرده است، در حالی که من فکر می کردم هیچ هوایی بهتر از آن نمی تواند باشد. من هنوز هم اینطور فکر می کنم به یاد دارم یک ماه در لندن – هر روز باران می بارید. باران های سبک، در بعضی مواقع ریزش سنگین
بارش باران! آن هم هر روز. این یک سعادت محض بود.
یکی از دوستان خانم من، می گفت که همه عطرهای من به طور مداوم “مرطوب” هستند. مدتها قبل که تقریباً یک عطر داشتم، در واقع حرف این دوست درست بود. اولین رایحه من، مدتی در اواخر ، فارنهایت بود. به جرات می توان گفت حتی فارنهایت اصلی در نظر گرفته نمی شود بلکه جز برخی از مارک های نامعروف به نام فار اوی بود ، اما اگر حافظه من عطر و بوی را به یاد بیاورد ، تقلید نسبتاً خوبی بود.
اولین عطر اصلی من ، ایسی میاکه لئو د ایسی ((من تنها کسی بودم که آن را ادیسه می نامیدم؟)) بود که همچنین دارای طراوت چوبی ، هرچند شیرین تر ، گلدارتر ، غیرمعمول و حتی بی نظیر برای کلیشه بود. (دقیقاً به همین دلیل است که من آن را به عنوان هدیه در سال ۱۹۹۷ دریافت کردم ، شخصی آن را از فرانسه ، برای من آورد – در آن زمان عطر در بخشی از جهان همچنان بسیار نادر بود). نیچر پور هوم با طراحی اوروچر ، مرطوب ، سبز ، معطر ، چوبی است که در یک گلدان شیشه ای کم رنگ و شفاف با رگبرگ های بر روی شیشه وارد بازار عطر شد – من هنوز هم خاطره ای از آن را دوست دارم.
من تقریباً به همان نسبت در دیور هوم وحشت زده شده بودم – به خاطر همین آن عطر را با خصوصیات رایحه ای ،که چوبی و نرم ، شیرین و تنداست را در قفسه ای در خانه والدینم قرار دادم و مدت ها آن را فراموش کردم. من ده سال بعد به سراغ آن رفتم ، وقتی مادرم تصمیم گرفت تا باقیمانده وسایلم را به من بدهد. من آن را گرفتم و تقریباً دور انداختم من آن را دوست نداشتم، بعلاوه فکر می کردم که تا آن زمان قطعاً بد شده است. با این حال من دیور هوم را در قفسه ای در محل خود قرار دادم و دوباره همه چیز را فراموش کردم. اما پس از آن ، در یک روز بارانی ، حدوداً پنج سال پیش، من به طور ناخواسته بعضی از نت های آن را روی مچ دستم پاشیدم، نت های آن را تغییر دادم … و فقط حدود پنج دقیقه بعد به ساختاری جدید دست پیدا کردم.
عطری بسیار زنده و ساده الهی بود. نوعی معجون بارانی، خنک و جذاب بود. – مکعبی یخ زده ۵۰ میلی لیتری با یک لوله فلزی در داخل و یک دکمه شیب دار در بالا. که این عطر در سال ۲۰۰۵ منتشر شد. اسطوخودوس، عنبیه، کاکائو و وتیور موجود در نت های این عطر، به نظر میرسد که ترکیبی غیر بدیهی است، اما به سرعت و به راحتی فریب می خورد – بسیار شبیه به یک نبوغ است – با وجود تنوع در پالت رنگی مورد استفاده در آن،عطری ، استادانه ، با اطمینان ،و جذاب ، است.
اسطوخودوس موجود در آن نقره ای، نازک و باریک مانند نخ های باران است ، و همچون سایه ای براق، خاکستری ابریشمی به چشم می آید. رایحه ی بنفشه موجود در نت های این عطر با رنگ قهوه ای سرد به محصول عطر و بوی منحصر به فرد بخشیده که در نهایت به رایحه ای از پودر کاکائو ختم می شود – و در نهایت رایحه شیرین می شود ، با سایه ای بسیار ظریف از نت روت. این مجموعه اخیرا به طرز ماهرانه ای با وتیرور و نعناع هندی ترکیب شد ،که محصولی مردانه،مثبت و اشرافی با بویی چوبی را به تصویر کشید.
سایر نت های موجود در این محصول دست نخورده و بدون تغییر باقی ماند و با نت های چوبی ترکیب نشد.
قبل از هرگونه صحبت درباره ی نت های موجود در عطر بهتر است با boho dandy بیشتر آشنا شویم. پسر بچه ای طلایی که در باره ی هنر های ریبرال صحبت میکند. کسی که به تازگی وارد رده ی سنی بالاتر شده است. اما هنوز هیچ یک از جذابیت ها،جاه طلبی ها یا ظرافت های کودکانه خود را از دست نداده است. ( که شاید خود را در هیچ چیز دیگری به جز هنر و داروهای تفریحی سبک بیان نکند). با وجود این محصول یک دود سبک از خس خس به آرامی در سطح زمین پخش می شود و حتی می توان یک وانیل سیاه چرمی دودی و چرب را در آن احساس کرد. به هر حال بطری محصول ، بویی تند و سبز از خس خس و نعناع هندی می دهد. در حالی که برروی پوسته ی محصول به طرز شگفت انگیزی در گل ها و کاکائو غرق شده اند.
این عطر به هوای مرطوب اواخر بهار احتیاج دارد .پیش بینی باران با این محصول اغوا کننده و طعم شیرین آن که به شما این انگیزه را می دهد که هر کاری که قرار است انجام دهید را فراموش نکنید. این یک آزادی است اما کاملا بی خطر، زیرا آزادی احساسات است نه آزادی عمل. هیچ آشوب آشکاری یا هیچ قانون شکنی در آن دیده نمی شود. مردی است درون گرا، مالیخولیایی، اسرار آمیز و‌حتی عمیق.
Jude Law for Dior Homme Sport
من سه چهره ی دیور هوم را به یاد می آورم.
اولین مورد اگر اشتباه نکنم ،جیمی درنان بود(که برای اولین بار در ماری انتوانسه سوفیا کاپولا در سال ۲۰۰۶در فیلم ظاهر شد.)
نسخه ی ورزشی توسط judge law ارائه شد در حالی که تعدادی از نسخه های بعدی توسط رابرت پتسون ارائه شد.از پی این سه محصول ،تنها محصول اول یک شخصیت مجزا و مردانه دارد.مردی مهربان که با شخصیت های رایحه کاملا خوب ترکیب شده است.
دورنان و پاتینسون بازیگرانی بسیار حرفه ای هستند اما به هیچ وجه به یادماندنی نیستند .
و سپس اخرین نسخه دیور هوم در اوایل سال جاری منتشر شد.
تماشای زمان و پیگیری توسعه ی یک پدیده را دوست دارم. ًچقدر کوچک است ً جوانی دنیای امروز در مقایسه با گذشته . سرگرمی واقعا قابل قبول است، به شرط ان که فرد متوجه شود که واقعا هیچ چیز غیر قابل انکار خاصی برای ًروش های قدیمی -به صورت خودی خودً وجود ندارد. جهان گذشته کندتر بود. مردم قبل از سخن گفتن بیشتر فکر میکردند،و نیز ترک تحصیل اجباری لاتین در مدارس متوسطه، تاثیر منفی آنها را درسطح فرهنگی عمومی یک جامعه را به نمایش می گذارد. جوانترین نوه دیور هوم تقریبا فاقد صفات خانوادگی است .خب شاید اگر دقیق تر به ساختار صورت نگاه کنیم … جوان ،مغرور و شاداب است اما خوش تیپ.
حتی اگر آن را با مشک غرق کنیم ولی باز ما را به ساد اسطخودوس و وربنا در نقش مرکبات می اندازد، در این نزاع هیچ یک از دو طرف پیروز نمی شوند، به خصوص با توجه به این که هر دو توسط فلفل سیاه محصور شده اند،آنها مانند یک گروه متحد و هماهنگ هستند که فقط در کنار هم روی یک مبل می نشینند. که مطمئن نیستند که آیا باید ابتدا چیزی بنوشند یا پیشرفت کنند فورا رابطه ی جنسی برقرار میکنند و اینگونه به نظر می رسد که رابطه ی جنسی امری ضروری است اما طرف های درگیر هنوز نتوانسته اند همدیگر را به اندازه کافی دوست داشت باشند که چنین اتفاقی بیوفتد
متاسفم اما باید این را بگویم که بلافاصله مرحله ای از خیار چوبی از راه می رسد و شخصیتی لیمویی در پایین در حال رقصیدن است (کاملا تبخیر نمی شود بلکه کاملا لاستیکی و‌مصنوعی است)
خنک بودن و تازه بودن هنوز دست نخورده است. و نت های چوبی خجالتی درست از پشت مبل به هر انچه که می خواهند می رسند.
کوکتل مشک، رایحه ی چوبی ،خس خس دلپذیر در نت های انتهایی ،ترکیبی عجیب در محصول ایجاد کرده است با این توافق ماندگار و ماندگار و ماندگار به تدریج در حالت غیر توصیف محو میشود،سپس درجایی نزدیک فینال ،در مرحله ی خشک شدن عطر به طور ناگهان پدر بزرگ خود را به شدت یاداوری می کند شباهت کاملا غیر معمول است اما برای رسیدن به اثر جوانی باید خیلی وزن از دست داده باشد. کمپانی دیور عطر و ادکلنی بنام Francisco Demachy را عرضه کرد. عطری است جوان و سیاسی. که شخصیت خاص خود و عدم دلبستگی به خانواده را به رخ می کشد،به جرات میتوان گفت که همه در این سن ارزوی آزادی و عدم دلبستگی دارند.این طبیعی است و این نیز میگذرد .
در همین حال در مه و دود ًدود سبزً قرار دارد ،من به احتمال زیاد از نسخه ی قبلی و اورجینال دیور دوباره استفاده خواهم کرد ،لاواندر،اسطوخودوس ،خس خس ،کاکائو با هم ترکیب شده اند و با یکدیگر هماهنگ هستند. رایحه ای عجیب، خوش تیپ، پوشیده از تقاطع بین یک فوگو و شرقی است اما متعلق به هیچ یک نیست به طور کلی عطر های من چطور است؟آنها همیشه مرطوب نیستند اما همیشه پوشیده از ابر و تیره هستند.
الکس (صانع - جادوگر) اوسیپوف
اوسیپوف در سال ۱۹۷۵ در مسکو متولد شد. الکس با داشتن مدرک تاریخ ، اکنون کتاب های داستان و فلسفه را ترجمه می کند و تاریخ فرهنگ اروپا را آموزش می دهد. او همچنین بازیگر تئاتر مسکو است که نقش مدیر هنری را در یکی از آنها به عهده گرفته است. الکس در سال ۲۰۰۵ نوشتن مقاله در مورد عطرها را آغاز کرد. پس از اولین بازدید خود در سواحل انگلیس ، او سعی می کند تمام اوقات فراغت خود را در آنجا بگذراند
