هرگز با ترس میانه ای نداشته ام. جنون، غم اندیشی، بدزبانی گاه و بی گاه را با اطمینان می گویم حس کرده ام، اما به راحتی واهمه به خود راه نمی دهم. با گفتن این موضوع شاید بیشترمان قبول داریم که مسائل اندکی در مورد سال ۲۰۲۰ فاش می شود. من امسال را با تدریس در یک ساختمان جذاب در میشیگان که قدمتی صد ساله داشت شروع کردم، جایی که در آشپزخانه اش هر روز نان و کلوچه پخت می کردند و تماماً با دار و دسته ای همکلام بودم که علاوه بر حمایتشان، خود را صرف خلق هنر، جستجوی مباحث مطالعاتی و انس و رفاقت می کردند. حالا دیگر چون روزهای پی در پی رنگ خانه را نمی دیدم، عطر بیشتری را بسته بندی می کردم تا با خود بیاورم.
از زمان بازگشت به زندگیم در شیکاگو احساس کرده ام که هر هفته مصائب، خطرات و فاجعه های بیشتری روی داده است. این موضوع می تواند جان آدم را به لبش برساند. اگر بخواهیم رک و پوست کنده صحبت کنیم، ترسیده ام. طی این چند ماه گذشته بارها و بارها از خود پرسیده ام: چه چیز به دادم می رسد تا باز احساس امنیت کنم؟
اما خلاصه بگویم که در ماجراهای بسیار پر فراز و نشیبم در عالم احساسات تنها نبوده ام. کسانی که اعتقادی به مسائل دارند به این ماجراها اعتقاد بیشتری دارند. همه به دنبال هیاهو هستند، یا ژرف در اندیشه سپاسگذاری هستند، یا تعداد نفس هایشان را می شمارند و یا سرخوش و مست هستند و چه و چه و چه. بسیاری از ما به مدد تسلی، یادآوری و الهام تلاش های چندی برای رویارویی با حس فراگیر ترس کرده ایم. وقتمان را با عزیزانی که ماه ها است آنها را ندیده ایم، سپری می کنیم و هر آنچه برای مراقبت از هم لازم است انجام دهیم، بکار می گیریم.
و جایی در اعماقمان ناب ترین روابط مان را با رایحه نگه داشته ایم. همه مدام به من می گویند که اگر در خانه می ماندند، هرگز به ذهنشان نمی رسید چنین عطری بزنند، تا الان که این اتفاق افتاد. مانند بیشتر جنبه های زندگی مان می خواهیم روابط تازه ای را با احساسات مان خلق کنیم. معتقدم که بسیاری از ما جاهایی را سراغ داریم که در آنجا رایحه های محبوبمان با احساس امنیت در هم می آمیزند. به عنوان مثال من دلباخته نظرات فراوانی شده ام که در پاسخ به ستون اخیر در مجله اِدی در مورد بوی سفید کننده ها آمده است.
آثاری که به موضوع عطر پرداخته اند مملو از استعاره هایی درباره پیله، زره و فانتزی است. نوشتن درباره رایحه نیز زاده ی دقت ورزی سرشار از حس است، می توانید ساعت ها با آنچه استشمام کرده اید و هر حسی که از آن تجلی می یابد وقت بگذرانید. چه معنایی دارد که هر وقت در خلوت خود هستید عطری شهوانی و دلربا می زنید؟ چه معنایی دارد که چنان عطری می زنید که شما را به زمان و مکان دیگری می برد، آنهم در زمانه ای که رفت و آمد در محدودیت گرفتار آمده است. حال به تفکر مُصر من برگردیم: چه رایحه ای به من کمک می کند که اکنون احساس امنیت کنم؟ در اینجا چند مورد است که برایتان مفصل نقل می کنم.
درست پیش از آنکه تدریسم را زمستان در میشیگان آغاز کنم، یک بطری تخفیف خورده از عطر والنتینا پاودر محصول شرکت والنتینو را بدست آوردم. فکر می کنم همیشه خاطرات پر زرق و برق و خیال انگیزش را با شروع بسیار دلپذیر سال خود ربط می دهم. اغلب این عطر را می زنم و حتی موقع خواب آن را می زنم.
خدای من، رایحه گلابی کوهی با زنبق و چوب صندل سفید آمیخته است و اینجاست که من احساس امنیت می کنم. پودر است، بله اما به رنگ گوشت، رنگ خامه و مواد آرایشی نیز هست. یک نمایش بی ارزش: همانطور که کیت بوش می گفت «رعدد و برق» (می شود عطرها را به لیست آهنگ های مورد علاقه ام با صدای کیت بوش بزنم؟ من غرق در این آهنگ ها هستم). زنبق همان زینت شیشه ای شفاف است. رنگ یشمی روشن در شاخ وبرگ هایش خزیده و همچون مهره ها در یک صف شده اند و با سرسبزی یک باغ مجلل و محصور درون گلخانه ای شیشه ای طنین اندازی می کنند. این دانه های جادویی را در خاک یک جعبه پودر صورت دفن کنید. این دانه های جادویی را در مچ ها و بازوهایتان دفن کنید تا به خانه ی تراریومی در جنگل سرزمین آب نبات شود.
پودر هنگام خیس شدن به خمیر مبدل می شود و این همان خمیر شیری رنگی است که عصاره ی عطر والنتینا پاودر را تشکیل می دهد. این عطر مواد جویدنی شرکت هیپنوتیک پویزن را در خود دارد و به ندرت خورده می شود. و همان مواد شرکت لیپ ستیک را دارد: وانیل بیش از حد، وقتی معجون عطری ساختار رایحه را به خود بگیرد، با آن بوی کمتر شیرینش راحت تر تمیز داده می شود. این عطر را اغلب به عنوان رایحه ای گرم می شناسند، اما از آنجایی که من آدم خطرناکی هستم (خنده، برای شوخی) ، بیشتر اوقات بر تاثیراتی مثل آرامش بخش بودن، نرم کنندگی و خنک کنندگی ملایمش که برمن دارد توجه دارم.
عطر والنتینا پاودر که در سال ۲۰۱۶ یعنی یک سال قبل از موفقیت بزرگ عطر گوچی بلوم از سوی آلبرتو موریلز روانه بازار شد و رویکرد محکم و مداوم خود را نسبت به گل مریم به اشتراک گذاشت (برای مقایسه این دو عطر می گفتند: تجلی عاری از حس در مقابل اشتیاق شهوانی و سرزنده).
من حدس نمی زدم که این عطر آنچنان در نظر جامعه نامقبول واقع شود. برخی آن را در هوای گرم دوست ندارند، برخی دیگر کاملاً آن را تحقیر می کنند. باب میل کسی نیست، برای من هم داستان همین است. یکی از داوران در این زمینه گفت که این عطر به یک زن بالغ می خورد که می گوید خط ابروهایم را بزن، اما از بعضی جهات این حرف داور اشتباه نیست. دیگری آن را بازیچه سکسی می خواند و راستش من شک دارم بتوانم متنی درست و جذاب تر گیر آورم که نشان دهد از خود چه شناختی دارم.
عطر والنتینا پاودر نمونه ای در میان اجناس بنجل است، زیرا بی کیفیت تر و به شکل قابل ملاحظه ای کم جذبه تر از والنتینای اصل است. گونه عطر پاودر ساخته آرلین گویچارد است (که اتفاقاً عطر نارسیسو پاودری را نیز طراحی کرده است و اغلب در مقایسه از آن استفاده می شود، اگرچه من اصلاً شباهتی حس نمی کنم). آثار او بسیار متنوع است و در آنها چهره های مشهوری مانند هایدی کلوم و دیوید بکهام و همچنین مارک های سرشناس طراحی از جمله گوچی، ماگلر، گورلین و تعداد کثیری عطر برای رابرت پیگت مشارکت داشته اند.
خاصیت پودری زننده عطر والنتینا پاودر تعجب من را در مورد تحسین عجولانه ام از عطرهای پودری امسال برانگیخت. به خصوص با افزایش دمای تابستان امسال، دغدغه هایی مثل خنک شدن، لمس پودرهای تمییزی که دیگر لکه لکه، گرد و غبار گرفته اند و یا ابر سنگینی که بعد از پاشیدنش ایجاد می کند من را از تابستان معمولم جدا کرده اند. من متوجه شده ام که چندین عامل دخیلند، از جمله خاطرات اولیه کودکی و لذت بردن های بی شمار از عطرهای رژگونه که در موردشان برای مجله فرگرانتیکا مقاله نوشته ام.
اما شاید بیش از همه فهمیده ام که این مراحل پودر شدن نرم و هزینه بردار تعدادی از عطرها یک تخیل کوچک را تقویت می کنند که این دوره نامشخص زندگی و کار در خانه را معنی می بخشد. با توجه به این جنبه های پودری، توجه من از ذهنیت قرنطینه و تصورات رویاگونه یک زندگی درونی به سمت وصف لوازم آرایشی چیده شده بر روی میز های بزرگ، اتاق های بزرگ پودر به سبک روکوکو و تخت های سایبان، لباس های سبک ژان هارلو، صندلی های راحتی تزئینی که بین رختکن نقره ای و مطب روانکاوان در آمد و رفت است، تغییر کرد، و این یک نشانگر نمادین درون است و بیشتر از درون.
تابستان امسال با زدن رایحه ای پودری، تمام زندگیم در حال تبدیل به یک مبل مسحور کننده و مخملی است و در این شرایط سال ۲۰۲۰ ، فقط جلف بازی است.
من تقریباً از بطری عطر پوتاین دی پالاس استفاده کردم، یکی از عطرهای بسیار زیبا و متعادل، اگر دقیق تر بگویم، رژ لب و عطرهای پودری را بسیار دوست دارم. کاملاً معقول است، یک بطری جایگزین برای وقتی که دیگر عطر تمام شود، کنار گذاشته ام.
در همین حال تصور کردن محال تمام شدن عطر زرق و برق دار و قدرتمند کاس کاس محصول عطرهای فرانسوی بوربن ساخت نیو اورلئان دشوار است. سطح اضافی شدت رایحه آن، باعث تشخیص بو در لباس های مرطوب شده و بوی آن طولانی مدت باقی می ماند. فرمول عطر کاس کاس متعلق به آگوست دوسسان است، عطرساز فرانسوی که در اواسط قرن نوزدهم در لوئیزیانا مغازه اش را دایر کرد. برای دوستداران عطرهای پودری ، عطر کاس کاس یک معیار مسحورکننده است که از آن برای بررسی نوع عطر استفاده می شود. تخیل آن کاملاً بی تکلف و مؤثر است ترکیبی درخشان از گل و ادویه. هرگز نرمی تا این حد برجسته بیان نشده است. عطر کاس کاس به گونه ی تحسین برانگیز و برداشت گرایانه کاری می کند حس کنید در رنگ های گچی نرم فرو رفته اید، غبار بر فراز یک قرن و نیم تاریخ را زدوده اید، غبار این مونس ترین شبح.
در میان نمونه های محدودی که در بهار سال ۲۰۲۰ روانه بازار شد، نسخه مارلین که رایحه ای ظریف و آمیخته از رز ،زنبق ،آلو است، به گونه ای است که با اشاراتی به به زیبایی آیینی می درخشد و با آن شرکت کلیر بکستر قبلاً عطرهایی مانند بروز وایلت و ویرد سیستر را می ساخت. رایحه آن بسیار نجیبانه تر از عطر مارلن دیتریش است، اما به واسطه سرخی کوپال که در لبه های رزینی آن فِر خورده است به این امید که لب غیر روحانی را به لبخندی از مزاح بگشاید، به تب و تاب خود نائل آمده است.
در حالی که عطرهای والنتینا پاودر، پوتاین دی پالاس ، کاس کاس و مارلن همه در حال تغییر بوده اند، دو عطر وجود دارند که واقعاً تاکنون تابستان من را تعریف کرده اند و نشان داده اند که برای من، امنیت با نرمی احساس می شود ، نا آرامیم با زنبق های که به نرمی طنین اندازند و از ساقه می افتند و برگ می دهند و ریشه می دوانند و در نهایت به پودر تبدیل می شود، به آرامش مبدل می شود. اولین عطر مد نظرم شانل شماره ۱۹ و دیگری عطر پرنسس سون است.
عطر شانل ۱۹ در برابر پوست مانند یک زنبق آبی حساس می شکفد، زنبقی که چشم هایش از اشک های شیشه ای پر شده است. این عطر به همان اندازه نسخه قبلی خود خنک و کریستالی است، اما ماندگاری و منزوی بودن کمتری دارد. عطر شانل ۱۹ از تمامی درخشش ها و عمقی برخوردار است که بی درنگ نشانه های قابل تشخیص در بهترین آرشیو عطر شنل است. ترک های گیاه قاسنی از ابتدا همه چیز را به رنگ سبز خاکستری کم رنگ نگه می دارد و یاس نیز در این عطر واقعاً موجود است – اگر صادقانه بگویم بیش از آنچه لازم دارم یاس دارد. اما هرگونه حاشیه رفتن در مورد نسبت گل های سفید در کنار این مطلب قرار می گیرد، زیرا مُشک های تازه که عطر شنل ۱۹ را با خود دارند، آرامش را با رایحه در می آمیزد. دسته ای از زنبق های دلسرد و بچه هویج ها در ملافه ها و حوله های تمیز جای دارند. کسی که عطر شانل ۱۹ را می زند به یکباره مبدل به ترکیبی از الهه انتقام زیبای خفته می شود و خرس عروسکی دوست داشتنی را برای اینکه یک مارک محبوب مواد شوینده با همین نام است، را در آغوش می گیرد. اولی به عنوان زره ای ضروری برای مواجهه با جهان ساخته شده است و دومی راهکاری برای لباس های پوشیدنی و مراقبت از پوست است.
عطر شنل ۱۹ رایحه ای بسیار متفاوت نسبت به والنتینا پاودر و یا پوتایت دی پالاس دارد. این عطر با داشتن تراکم کمتر و حالت ابری سنگین و نشاط بیشتر، در روزهای گرم بلاشک محبوب می شود و مبدل به جن چراغ جادو در اطراف بازو و گردنم می شود.
عطر پرنس سون در بین این دو رویکرد پودری، مخصوصاً در خشک شدن آن، در آمد و شد است. عطر پرنس سون با حالت تازه گیش روی پوست، مانند عطر گورلین صد ساله که گیج کنندگی زیادی دارد از ترکیب بَرنده زنبق و میموزا بهره می برد. در کل تمام جنبه های خوب این یادداشت ها به خاطر آورده می شوند: خاصیت غنی از گل، با نت های زمزمه گر رازیانه، زمین نرم و پف های گرده ای نرم.
این فاخرترین تفسیر از پودر در بین گزینه های من است. برخی از همان خصوصیات فوق العاده مدرن که عطر شانل ۱۹ پودر را تشکیل می دهند را به اشتراک می گذارد، اما جایی که شانل به تدریج در مبحث مُشک محصور می شود، عطر پرنس سون برای مدتی طولانی دلپذیر می ماند و در خش خش گلبرگ های ژولیده گل آراسته می شود. در عطر پرنس سون نیز مانند عطر شانل یاس وجود دارد که بیشتر به نظر می رسد هدفش نگهداری فضای اطراف نقاشی امپرسیونیستی گل های زنبق و میموزا است. این عطر می تواند نواده عطر لو لو، عطر رمانتیک ناامید کننده شرکت کاچارل در اواخر دهه ۱۹۸۰، دانسته شود. جذاب ترین بلوغ دلربا بین مراحل ظاهر می شود، مانند موز کالی که به زرد رسیده مبدل می شود و خود را در آبشارهای گل های میموزا استتار می کند. یک گیاه موگتای چند لحظه طنین می اندازد بهار جاودانه ای که حتی به مُشک های چوبی بالشی که بعد از چنین مهمانی پر زرق و برق برای آب و جارو می آیند، امتداد می یابد.
من در توجه به توصیه‌های کادر پزشکی برای منطقه ام، دوختن ماسک برای خودم و عزیزانم و اهدای کمک هشیار بوده ام و همه مراحل فاصله گذاری اجتماعی، شستشوی مکرر دست ها و به حداقل رساندن تماس با هر کسی که با من زندگی نمی کند را فرا گرفته ام. این اقدامات احتیاطی باعث افزایش ایمنی می شوند، اما واقعاً احساس من از ایمن سازی زمانی برطرف می شود که یک دنیای درونی مملو از زیبایی چندگانه را به خودم هدیه کنم. زدن این عطرها برای برجسته کردن آنچه اغلب شبیه روزهای بی پایان امسال است، به من کمک کرده است تا احساس امنیت کنم. میدانید؟ نوشتن در مورد آنها همچون فضایی نرم عمل می کند که توجه من به آن جلب می شود.
فراتر اینکه وقتی پای رایحه در میان است، چگونه اولویت و لذت های ما شخصی می شوند، آنهایی که احساس امنیت را برای هر یک از ما ایجاد می کنند و مطمئناً برای هر یک از ما بی نظیر هستند. چه عطرهایی را در روزهایی که ابر قدرت جهان دائم در حال تهدید است، می زنید؟
مترجم: زهرا حکیم
