اوایل تابستان امسال من مجموعه ای از ﺁخرین نمونه های عطر منحصر به فرد سال ۲۰۲۰ ایکیریو را از اوکلند و کالیفرنیا سفارش دادم. با وجود تکامل فوق العاده ای که این عطرهای جدید در مجموعه ای از ﺁثار ایکیریو به نمایش گذاشته اند، بنیانگذار خانه ی رؤیایی وینسنت در اوایل ماه ژوئیه در میان نوشته هایش درباره تحول خارق العاده این عطرهای جدید در سبد ایکیریو، به من نوشت که این برند فعالیت خود را متوقف کرده است و دیگر مجموعه منحصر به فرد عطرهای داستان-محور را نخواهد فروخت. عطار مینویسد که او تمرکز خود را به سمت طراحی عطرهای قراردادی و سفارشی تغییر خواهد داد.
سال ۲۰۲۰ برای کسب و کارهای کوچک بسیار سخت بوده است و ناقوس های مرگ بسیاری در صنایع مختلف سراسر جهان به صدا در آمده اند. کووید-۱۹، تعطیلی موقت و بازار آشفته سهام، بقا را به یک امتیاز تبدیل کرده است. من میبینم اغلب تکرار میشود که بخشی از کار ما در دوران این بیماری همهگیر، در صورت لزوم ارج نهادن به احساسات کسانی است که متضرر و اندوهگین اند در حالی که دنیا از راههایی که برای ما ارزشمند است، منحرف میشود. دلایلی وجود دارد که زندگی به وضعیتی که بود باز نخواهد گشت و همه ی ما در سفرهایی هستیم که دریابیم در این عصر جدید چه کسی خواهیم بود.
من از پایان ایکیریو ناراحت شدم. من ﺁرزو می کنم که وینسنت در همه ی تلاش های ﺁینده اش بهترین باشد- مطمئناً، او همیشه نشان داده است که یک نیروی خلاق چند ظرفیتی است که هنرهای بین رشته ای را در کارش ترکیب می کند، تا عطر همراه با عکاسی، نوشته، حساسیت بی نظیر برای بسته بندی، و یک شخصیت انسانی فراگیر باشد که فرد را به پیوستن به این گروه دعوت می کند. با احترام به روح جان باختگانمان، به شماری از عطرهایی که ایکیریو تا همین اواخر تولید می کرد، فکر کردم. اکنون آنها کالاهایی از افسانهها، شایعات، ظروف خالی و مبادلات گاه به گاه هستند- و در حال پیوستن به بسیاری از عطرهای بزرگ هستند که دیگر در تولید نیستند و ما در کلکسیون ها (مجموعه ها) و بایگانی هایمان به خاطر می آوریم.
در حالی که ویژگیهای فراموش نشدنی و داستان سرایی احتمالا در کارایی بسیاری از عطرها نقشی ایفا میکنند، اما در مورد شاهکارهای هنری که ایکیریو در طول پنج سال گذشته با ما به اشتراک گذاشته، بیشترین اهمیت را داشتهاند. وی با استفاده از نام خود برگرفته از فرهنگ عامه ژاپنی، که ارواح بیرون آمده از اجساد افراد زنده را توصیف می کند اظهار می دارد که خانه ی رویایی وینسنت عطر ایکیریو، با هر گونه پدیده ای از شبح، برخورد استادانه و ادبی دارد. خوابگردها، ملاقاتهای شیطانی، عاشقان نفرین شده، لغزش در برنامه های روانی فقط بخشی از الهاماتی هستند که خروجی ایکیریو را به وجود ﺁورده اند.
هر کدام از عطرها داستان مربوط به خود را بیان میکنند. خرید بطری کامل از خانه همرا با کتاب هایی است که عکس های قصه ی عطرها را به تصویر می کشند: دستاوردهای دوست داشتنی و اپرایی که در کنار ابزارهای داستان سرایی به کار رفته در برند خیالی نویسندگان جاش مایر یا مجموعه پرتره پنهالیگان مد نظر قرار گرفته- تصویری رو به رشد از مظنونین داستان مرموز و جدی انگلیسی.
در مقایسه با تیزهوشی و شوخ طبعی مایر، ﺁمیزهای از تازگی و ژرفا که میتواند تلفیقی میان وس اندرسون و ایشروود از زوایای خانه ی رویایی وینسنت برای نمایش، توطئه، و غریبگی باشد. این عطرها که اغلب در بطری های بسته با پوشش دستساز یا تزیینی قرار میگیرند، برای میهمانان شرکت کننده در یکی از سالنهای مجلل مارکسا لوئیزا کاساتی که در کاخ پرزرق و برق با نور شمع پاریس برگزار میشود بسیار مناسب است. کمدین ماسه پاش نیل گیمن، تندیسی از کامنداتور در دون جیووانی موزارت در اختیار دارد، و سبکهای عشق شهوانی رمان ناخوشایند ” خانهی بهاری زیبایی های خفته” یسوناری کاواباتا ، به عنوان وجوه دیگر مربوط به فیلمهای پلیسی ماورای طبیعی ایکیریو به ذهن خطور می کند.
بوی عطری که ایکیریو تمایل به زنده کردنش دارد ممکن است در قلمرو تاریک رویاها و کابوسها شگفتانگیز باشد. جدا از خصوصیات جوی، گازی، سنگی که ممکن است در آن بیابید، گفتنی است، برخی از آهنگهای محزون و رسمی از آزمایشگاه کیمیاگری مرغ سیاه و یا ماده سبز تجلی ارواح در قالب همکاری رگیمه دس فلور با هنرمندی بانی راجرز نوشته می شود. ایکیریو ابتدا چند سال پیش به عنوان سر حد شرارت “مرد شکم پرست گات ” به من توصیه شد که با مقادیر زیاد قندی، وانیلی و رزینی همراه با ادویه جات، مشروبات الکلی، و آهنگ های بی نظم انباشته بود.
من علاقه ی ایکیریو به شیرین کاری ها و خرابی ها به عنوان نتیجه ای از پوکیمون جینکس در رساله ای مطرح کردم که از موجودات بازی ویدئویی مربوط به آخرین سال ها گردآوری کرده بودم و پیشنهاد جفت شدگی عطرها را دادم.
در ورای امکانات خارقالعاده خواب و شیرینی دوستی حریصانه، ایکیریو توجه مرا به روشهایی جلب کرده است که در موضوعات نژادی در ادبیات و زندگینامه خود منعکس کردهاست. در مشخص کردن نژادهای مختلف، خانه ی رویایی وینسنت به مفاهیمی مانند ” ازدواج سفید پوست با فردی از نژاد دیگر” و به خصوص سنتهای سیاه مانند جادوگر سیاه هاییتی در آثار خود اشاره می کند. با توجه به پیچیدگی تاریخچه ی خود عطرها، نشان های تجاری، وارداتی، و جهانگردی و ابزاری که فرهنگ ها بهره های بسیار باارزشی را در طی قرن ها به دست آوردهاند. من شخصا از وجدان فکری وینسنت که عطر را به عنوان ابزاری برای تعامل با هویت به ارمغان آورده است، دلگرم میشوم. ایکیریو به عنوان یک یادآور خلاق در حوزه ی ما، فراتر از فشارهای یک باینری (جفت) جنسیتی است که توسط آن عطرها غالباً به مشتریان پوشاک فروخته می شوند. حرفهای غنی و ثمربخشی هست که باید در مورد خود، تاریخچه و هویتهای آنها داشته باشیم تا به لباس ها عطر بزنیم.
اوج مجموعه ایکیریو در سال ۲۰۱۸ به نام این ترکیب سه زوج، زوج سفید با نژاد دیگر، عناصر “سیاه” موجود در عطر اتللو را با عناصر “سفید” از دسدمونا ترکیب می کند. نام این عطر از اصطلاحات قدیمی برای ترکیب نژادها گرفته می شود. قوانین تاریخی، سوءتعبیر از واژه ” ازدواج سفید پوست با فردی از نژاد دیگر” را به همراه روابط بین نژادی منع کرده¬ – و در برخی از ایالت های آمریکا ﺁن قوانین تا دهه ۲۰۰۰ در کتاب ها باقی مانده بود. استفاده وینسنت از این مفهوم، ابعاد بیشتر تجربه، صحبت، گیلاس سیاه با چای سفید را نشان داد.
یکی از الهامات مکرر ایکیریو، این است که گیلاس در میان صفی از چای تلخ، فلفل و چوب به جلو پرتاب میشود. در حالی که در جای دیگری از مرز، گیلاس به سمت جنبههای مغزی (بادام) خود هدایت میشود. در اینجا به یک آهنگ تلخ آمیخته هست که ریاست یک جنگل چوبی، گیاهی و جادویی قدرتمند را بر عهده دارد. صنوبر بلند و یک مه رقیقی از بوی مشک، زوج سفید و سیاه را از محیط شیرین دوست داشتنی ایکیریو به ژرفای بسیار محزون می کشاند. در رقص والس نوعی رقص با لباس مبدل، زوج سیاه و سفید مانند عطر تام فورد لباس پوشیده¬اند. هماهنگی گام¬ ها با آهنگ و تحویل قطعه¬ی هنری قدر و منزلتی سرتاسری بر پا می کند. در آخرین لحظات فلفل طولانی ترین زمان را پشت سر می گذارد ، و زوج سفید وسیاه با آهی نفس گیر و لرزان تمام می کنند.
مترجم: زهرا حکیم